به گزارش شمالغرب ، چشم انداز اردبیل نوشت: جمعه شب 29 خرداد ماه جاري بود كه در بخش خبري پربيننده 21 كانال يك تلويزيون جمهوري اسلامي ايران، با استانداراردبيل به طور زنده ارتباط برقرار شد تا او درباره آتش سوزي هاي پياپي در مزارع گندم در بيله سوار و جعفرآباد مغان توضيح بدهد؛حوادثي كه افزون بر 60 ميليارد تومان به كشاورزان خسارت وارد كرد و از نحوه پرداخت و جبران خسارات خبري منتشر نشده است.

آنچه كه در تصاوير منتشره در تلويزيون دردآور بود، خاموش كردن آتش مزارع گندم با بيل و كلنگ توسط خود كشاورزان بود كه با چشمان خود نظاره گر محو يكباره و برق آساي دسترنج يك ساله خود بودند، پرسشي كه  محمدرضا حياتي، گوينده خبر آن را با لحني مطايبه آميز از استاندار اردبيل پرسيد كه مگر امكاناتي نداشتيد كه اين گونه مردم خودشان دست به كار شده اند؟ كه آقاي خدابخش با پيش كشيدن وسعت آتش، مهار آن را با تجهيزات آتش نشاني ناممكن دانست!

خوب است استاندار اردبيل به عنوان عالي ترين مسئول اجرايي استان اين مسئله را به افكار عمومي توضيح دهد كه با فرض اين كه گستردگي حريق ، مهار آن را با تجهيزات آتش نشاني غيرممكن مي ساخت پس چرا اندك امكانات موجود آتش نشاني و امكانات دستگاههاي ديگر همچون هلال احمر و ...به محل حادثه اعزام نشد تا لااقل اين گونه آبروي مردم استان به بازي گرفته نشود! آيا جز اين است كه به ميدان نياوردن امكانات حداقلي ناشي از ضعف مديريت است؟

حوادثي نظير غرق شدن 4 نفر در درياچه نئور و بيرون كشيدن اجساد بعد از 4 روز به خاطر فقدان غواص در استان! غرق شدن دو دانشجوي دختر در درياچه شورابيل اردبيل به خاطر دير رسيدن نيروهاي امدادي و نداشتن غواص! نجات مضحكه آميز خرس گرفتار شده در استخر يكي از روستاههاي مشكين شهر به دليل فقدان امكانات نجات و دهها مورد مشابه ديگر بيانگر شيوه مديريت بحران در استان اردبيل است كه به كمك دوربين هاي مركز صداوسيماي اردبيل در معرض قضاوت افكار عمومي قرار گرفته است.

استان اردبيل در شرايطي توان مديريت حوادث و اتفاقات سطحي برشمرده را ندارد كه به ابتناي ظرفيت هاي بالقوه گردشگري و كشاورزي، متعهد به انجام ماموريتي مشخص براي توسعه كشور و تبديل ايران در سال 1404 به رتبه نخست منطقه مي باشد.

استاندار اردبيل مي گويد كه يكي از ماموريت هاي او در استان، طراحي و پيش بردن مگاپروژه ها و تحرك بخشيدن به صنعت و توسعه استان است؛ استاني كه طرح پتروشيمي آن به لانه گربه ها و سوت قطار راه آهن آن به افسانه ها پيوسته است.

حال سئوال اساسي اين است كه وظيفه دولت در قبال حفظ حقوق و منافع مردم كدام است؟ مردمي كه قرار است با ماليات آنها، چرخ كشور بچرخد و ارز نفتي از چرخه اقتصاد آن خارج شود...